بهترین رمان های مذهبی

شاید ارتباط برقرار کردن با مذهب و دریافت حس آرامش آرزوی خیلی‌ها در این دوران پر از آشوب و شلوغی باشد. بهترین داستان‌ ها و رمان‌ های مذهبی قصد دارند با قصه‌های جذاب و آموزنده به نوجوانان و جوانان کمک کنند تا پاسخ پرسش‌های خود را دریابند. در همین راستا؛ ما به معرفی بهترین رمان های مذهبی از کتاب قدیس گرفته تا عروس قریش و ماجرای خواستگاری حیدر کرار از فاطمه (س) پرداخته‌ایم تا فرصتی جدید در اختیار شما قرار داده باشیم تا آموزه‌های دینی را با زبانی دلنشین فراگیرید. پس همراه ما شوید و این فرصت بی‌نظیر را از دست ندهید.

برای تجربه‌ی جدید مطالعه ده کتاب برتر دنیا در کتابخوان‌های الکترونیک میتوانید سری به فروشگاه کمکس بزنید.

با کتابخوان‌های الکترونیک راحت کتاب بخون!

کتابخوان های الکترونیک اونیکس بوکس با طراحی مدرن، زیبا و هوشمندانه باعث شده‌اند تا لذت کتاب‌خوانی را بیشتر حس کنید. با وجود قابلیت پشتیبانی از فرمت‌های مختلف و امکان اتصال به اینترنت و همچنین امکان یادداشت‌برداری به علاقمندان بهترین رمان های مذهبی کمک می‌کند تا سریع‌تر و راحت‌تر به کتب مورد نیاز خود دست یابند. از سویی دیگر، صفحه نمایش مجهز به جوهر الکترونیک آن‌ها باعث شده تا چشم‌ها هنگام خواندن بهترین داستان‌ ها و رمان‌ های مذهبی خسته نشود و بتوان ساعت‌ها بدون وقفه به مطالعه پرداخت. پس، اگر تمایل دارید درباره این تکنولوژی سراسر فایده بیشتر بدانید، سری به مرجع تخصصی کتابخوان های الکترونیکی اونیکس بوکس فروشگاه آنلاین کمکس بزنید. این مرجع یکی از بروزترین مراجع بوده و در آن می‌توانید انواع کتابخوان را مشاهده کنید و با توجه به نیاز و بودجه خود مورد مناسب را پیدا نمایید.

معرفی بهترین رمان های مذهبی

کتاب قدیس

در بخشی از کتاب آمده است:« کشیش دیگر مانند سابق از خواندن کتاب انجیل خوشحال نمی‌شد، انگار مانند سابق حس آرامشی نمی‌گرفت، اما به جایش نهج البلاغه دریچه‌ای دیگر از جهان پیش رویش باز کرد. از منظر کشیش نهج البلاغه انجیلی دیگر بود».این کتاب با وجود داشتن داستانی مذهبی، اما شبیه هیچ کتاب دیگری نیست و به همین خاطر توجه خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرده است.

کتاب چایت را من شیرین می کنم

«از همان ابتدای یک سالگی خودم و پنج سالگی برادرم دانیال متوجه کشمکش‌های مادر و پدرم بودم. آن‌ها از دو جهان موازی بودند و مادرم به ناچار دوری از وطن را انتخاب کرده بود. پدرم عضو مجاهدین خلق بود و مادرم عاشق اسلام.‌ تنها دستاورد ما از دوری وطن مستی پدرو شعارهای پوچش بود و در نهایت اسلام گریزی من و داعشی شدن بردارم». این‌ جملات از زبان دختری است که دوران کودکی و نوجوانی‌اش پر از اضطراب و تنش گذشت و انتهای قصه‌اش آنگونه که ما انتظار داریم به پایان نمی‌رسد.

کتاب آن دختر یهودی

شما سرگذشت واقعی دختری یهودی را می‌خوانید که نویسنده از طریق فضای مجازی با داستان او آشنا شد. ندی دلباخته پسری مسلمان می‌شود که در شبی تاریک به خانه آن‌ها پناه آورده بود. سپس هر کدام از آن‌ها درباره دینشان و اهداف مشترکی که داشتند سخن می‌گفتند تا در نهایت محبت عمیقی بین احمد و ندی شکل گرفت.

بیشتر بخوانید: “رمان‌ های جنایی عاشقانه”

کتاب ستاره ها چیدنی نیستند

ستاره ها چیدنی نیستند روایتی واقعی از زندگی دختری آمریکایی الاصل به نام ساراست. او عضو انجمن حمایت از بانوان در کنگره آمریکاست و گروهی از آن‌ها به بهانه نجات زنان سعی در تخریب چهره حجاب دارند. سارا بعد از حضور در جلسات مختلف درباره حجاب با واقعیت‌های اسلام آشنا می‌شود و در نهایت به اسلام روی می آورد. در همین حین نیز با جوانی مسلمان به نام فرهاد آشنا شده و ادامه داستان به گونه‌ای دیگر پیش می‌رود.

کتاب یوما

کتاب یوما داستان زندگی حضرت فاطمه بوده که بخشی‌هایی از آن واقعی و شخصیت‌هایی خیالی نیز در آن استفاده شده است. آغاز کتاب با همان ساعت‌های ابتدایی پیش از تولد حضرت فاطمه شروع می‌شود و از اجتماع اعراب جاهلیت تا عشق و محبت پدر به دختر صحبت می‌کند.

کتاب مستوری

در یکی از بهترین داستان‌ ها و رمان‌ های مذهبی از زبان نویسنده خواهید خواند:« من هنوز چیزی در این کتاب نگفته‌ام، ناگفته‌ها بسیار است و انشاالله در آینده جسورتر خواهم گفت. من تحمل دیدن آدم‌های سخیف در سیستم  مدیریت جامعه را ندارم‌. ما بر خود وظیفه می‌دانیم تا اینگونه آدم‌ها را یا رسوا کنیم یا کنارشان بگذاریم». نویسنده قصد دارد انسان‌های نسل قدیم و جدید را مقایسه کند و برای این کار داستانی عاشقانه را انتخاب کرده است.

کتاب نخل و نارنج

کتاب نام برده درباره زندگی شیخ مرتضی انصاری بوده که در پاراگرافی از آن آمده است: «بازار نجف از 7 سو به حرم ختم می‌شد که معمولا مرتضی از سمت شرق و درست در مقابل ایوان طلا  به حرم می‌رسید. مرتضی نعلین پوسیده خود را درآورد و وارد حرم شد. او با چشمانی پر اشک از سر دلتنگی در ایوان حرم ایستاد و تمام زوایای حرم را با دقت نگاه کرد». شیخ مرتضی انصاری از فقهای شناخته شده بود که شاگردان ممتازی همچون محمد حسن شیرازی تربیت نمود.

کتاب عروس قریش

عروس قریش داستان کودکی آمنه (س) تا ازدواجش با حضرت عبدالله را بازگو می‌کند. تلاش‌های مریم بصیری برای نگارش این کتاب ستودنی است چون منابع کمی درباره حضرت آمنه (س) وجود داشت. شما به نیت چهارده معصوم، با 14 فصل روبرو هستید که در پاراگرافی از آن می‌خوانید: « آمنه کاری برای انجام دادن نداشت و از پنجره قصد دیدن گوشه کوچکی از کعبه را داشت. او برای بارش باران دلش تنگ شده بود و  در همین حین متوجه همهمه دور بر کعبه شد. پدرش را دید که به خانه باز گشته است و می‌گوید مردم قصد دارند مراسم باران راه بیندازند».

کتاب رویای نیمه‌شب

یکی دیگر از بهترین داستان‌ ها و رمان‌ های مذهبی داستان دلدادگی پسری سنی به دختری شیعه را بازگو می‌کند. در واقع؛ عشق داستان را پیش می‌برد و در بخشی از آن خواهید خواند: « زیباترین جای دارالحکومه، خلوت سرای حاکم بود که همیشه حاکم بر روی تخت به بالش ابریشمی‌اش تکیه می‌داد. او از اینکه باید ما را می‌دید ناراحت بود و فقط سایه همسرش از پشت پرده پیدا بود. قنواء قوی در دستش را در حوض رها کرد و به سراغ قوی در دست من آمد‌. آن را به پدرش نشان داد و گفت ببین تا به حال پرنده‌ای به این زیبایی دیده‌ای».

کتاب فردا مسافرم

رمان فردا مسافرم از آن دست کتاب‌هایی است که با خلق داستانی جذاب زندگی پیامبر و دختر گرامیشان را روایت می‌کند. در پاراگرافی از کتاب می‌خوانیم:« ثمامه میان خنده‌هایش به حضرت فاطمه می‌گوید تو زیباترین و سرامدترین دختر قبیله مایی. عاقبت تو مردی بلند مرتبه خواهد بود. در همین حین حزام سر می‌رسد و خبر خواستگاری عقیل بن ابی‌طالب را می‌رساند که فاطمه را برای برادرش حیدر کرّار خواستگاری کرده است».

کتاب روی ماه خداوند را ببوس

شاید بتوان یکی از بهترین داستان‌ ها و رمان‌ های مذهبی را همین کتاب روی ماه خداوند را ببوس دانست. داستان درباره جوانی پژوهشگر است که قصد دارد علت خودکشی فیزیکدان معروف محسن پارسا را دریابد. اما به مرور و با شنیدن خبر سرطان همسر دوستش دچار ابهاماتی درباره خدا و معنای هستی می‌شود‌. در این میان رابطه با نامزدش  هم دچار تنش می‌شود که در بخشی از داستان آمده است: « من سال‌ها منتظر تو بودم و همیشه به امید شنیدن صدای تو تلفن را جواب می‌دادم. یونس، تو اگر خدا را کنار بگذاری مصداق این است که هر دوی ما را کنار گذاشته‌ای. من چاره‌ای ندارم و باید میان دو راهِ گذشتن از خدا برای تو و قربانی کردن تو برای خدا یکی را انتخاب کنم و من قطعا راه دوم را بر می‌گزینم».